خانه قرآن و عترت تالیات

آموزش حفظ ، روخوانی ، روانخوانی و تجوید قرآن کریم

خانه قرآن و عترت تالیات

آموزش حفظ ، روخوانی ، روانخوانی و تجوید قرآن کریم

خانه قرآن و عترت تالیات

موسس : محسن رضایی

ویژگی انسان مومن از منظر آیات و احادیث

پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۰۹ ب.ظ

ویژگی انسان مومن از منظر آیات و احادیث

مقدمه

انسان در جهان بینی اسلامی تنها یک حیوان مستقیم القامه که ناخن پهن دارد و با دو پا راه می رود و سخن می گوید نیست، این موجود از نظر قرآن کریم ژرف تر و مرموزتر از این است که بتوان آن را با چند کلمه تعریف کرد . قرآن انسان را مدح ها و ستایشها کرده و هم مذمتها و نکوهشها نموده است . عالی ترین مدح ها و بزرگ ترین مذمتها قرآن درباره انسان است ،او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و چهارپایان پست تر شده است . از نظر قرآن انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را فسخ خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد ، و....

توضیحات کامل در ادامه مطلب

مقدمه

انسان در جهان بینی اسلامی تنها یک حیوان مستقیم القامه که ناخن پهن دارد و با دو پا راه می رود و سخن می گوید نیست، این موجود از نظر قرآن کریم ژرف تر و مرموزتر از این است که بتوان آن را با چند کلمه تعریف کرد . قرآن انسان را مدح ها و ستایشها کرده و هم مذمتها و نکوهشها نموده است . عالی ترین مدح ها و بزرگ ترین مذمتها قرآن درباره انسان است ،او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و چهارپایان پست تر شده است . از نظر قرآن انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را فسخ خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد ، و هم می تواند به اسفل سافلین سقوط کند نظر قرآن به این است که انسان همه کمالات را بالقوه دارد و باید آنها را به فعلیت برساند ، و این خود اوست که باید سازنده و معمار خویش باشد شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوه دارد ایمان است از ایمان، تقوا و عمل صالح و کوشش در راه خدا برمی خیزد، به وسیله ایمان است که علم از صورت یک ابزار ناروا در دست نفس اماره خارج می شود و به صورت یک ابزار مفید درمی آید . پس انسان حقیقی که خلیفه الله است، مسجود ملائکه است ، همه چیز برای اوست و بالاخره دارنده همه کمالات انسان است، انسان به علاوه ی ایمان است ،نه انسان منهای ایمان . انسان منهای ایمان ، کاستی گرفته و ناقص است . چنین انسانی حریص است خونریز است و ممسّک است کافر است از حیوان پست تر است در متون دینی از جمله قرآن کریم  بخش مهمی از آیات به تبیین ویژگی های کامل اختصاص دارد . تفکر و تأمل در محتوای آیات اعاد همه جانبه شخصیت انسان آرمانی و کامل را از هر نظر اسلام بیشتر روشن می سازد. از جمله اوصافی که برای انسان آرمانی و واقعی در آیات و روایات ذکر شده ، این است که : " انسان آرمانی اسلام خود را مسافر راه لقاء پروردگار میداند " . " انسان کامل یافته در پرتو تعالیم دینی ، می داند که دل و جان به دوست سپردن و بالاترین محبت ها و عشق ها را نثار او کردن، به دست آوردن بالاترین ارزشهاست " ." انسان کامل، سعادت خویش را در دل نبستن به دنیا و مظاهر آن می بیند و دنیا را گذرگاه و پلی به سوی ابدیت می داند "  همین طور" انسان کامل به شدت دگرخواه است و از غم انسانها رنج می برد " .

انسان در قرآن

قرآن به عنوان کاملترین کتاب آسمانی که قوانین حاکم بر نظام هستی و واقعیت های مربوط به انسان و جهان را بیان کرده، و حقایق را آنچنانکه هست بازگو می کند، درباره انسان به عنوان گل سرسبد جهان آفرینش و اشرف مخلوقات  به بهترین شکل سخن گفته و از حقایق مربوط به او پرده برداشته است.

قرآن کریم بر پایه واقعیت های مربوط به انسان از یکسو از وی ستایش کرده و از سوی دیگر نکوهش . عالی ترین ستایش ها و بزرگترین نکوهشهای قرآن مربوط به انسان است ؛ برخی انسان ها را ازهمه موجودات زمینی و آسمانی ، حتی از فرشته برتر دانسته، و بعضی را از دیو و چهارپایان پست تر شمرده است . از نظر قرآن، انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخر خویش سازد ، و فرشتگان را به خدمت گمارد و نیز می تواند راه انحطاط و پستی را پیموده ، از همه ارزش ها تهی شود، و به پایین درجه ممکن سقوط کند . این انسان است که باید درباره خود تصمیم بگیرد، و سرنوشت نهایی خویش را تعیین کند .{ مرکز تحقیقات اسلامی ، کتاب انسان شناسی ،انتشارات یاقوت، صفحه 75 تا 76، بهار 1379 } .

 

ارزشهای انسان

1 انسان خلیفه دار خدا در زمین است : روزی که خواست او را بیافریند اراده خویش را به فرشتگان اعلام کرد آنها گفتند : آیا موجودی می آفرینی که در زمین تباهی می خواهد کرد و خون خواهد ریخت؟ او گفت من چیزی می دانم که شما نمی دانید.بقره/ 30 .

2 ظرفیت علمی انسان بزرگترین ظرفیت هایی است که یک مخلوق ممکن است داشته باشد .تمام اسماء را به انسان آموخت آنگاه از فرشتگان پرسید نامهای اینها را بگویید چیست؟ گفتند : ما جز آنچه تو مستقیماً به ما آموخته ای نمی دانیم . خدا به آدم گفت :ای آدم تو به اینها بیاموز و اینها را آگاهی ده .همین که آدم فرشتگان را آموزاند و آگاهی داد خدا به فرشتگان گفت : نگفتم که من از نهانهای آسمان و زمین آگاهم و هم میدانم آنچه را شما اظهار میکنید و آنچه را پنهان میدارید. بقره/31 33 .

3 او فطرتی خدا آشنا دارد؛ به خدای خویش در عمق وجدان خویش آگاهی دارد همه انکارها و تردیدها، بیماریها و انحرافهایی است از سرشت اصلی انسان: چهره خود را به سوی دین نگه دار همان که سرشت خدایی است و همه مردم را بر آن سرشته است. روم /43 .

4 در سرشت انسان علاوه بر عناصر مادی ک در جماد و گیاه و حیوان وجود دارد، عنصری ملکوتی و الهی وجود دارد. انسان ترکیبی است از طبیعت و ماوراء طبیعت، از ماده و معنی، از جسم و جان: آنکه هرچه را آفرید نیکو آفرید و آفرینش انسان را از گـِل آغار کرد؛ سپس نسل او را از شیره ی کشیده ای که آبی پست است قرارداد؛ آنگاه او را بیاراست و از روح خویش در او دمید. الم سجده / 7- 9 .

5 آفرینش انسان، آفرینش حساب شده است، تصادفی نیست انسان موجودی انتخاب شده و برگزیده است: خداوند، آدم را برگزید و توبه اش را پذیرفت و او را هدایت کرد. طه / 122 .

6 او شخصیتی مستقل و آزاد دارد، امانتدار خداست، رسالت و مسئولیت دارد، از او خواسته شده است با کار و ابتکار خود زمین را آباد سازد و با انتخاب خود یکی از دو راه سعادت و یا شقاوت را انتخاب کند : همانا امانت خویش را بر آسمان و زمین و کوهها عرضه کردیم همه از پذیرش آن امتناع ورزیدند و از قبول آن ترسیدند اما انسان بار امانت را به دوش کشید و آن را پذیرفت همانا او ستمگر و نادان بود. احزاب / 72 .

7 او از یک کرامت ذاتی و شرافت ذاتی برخوردار است خدا او را بر بسیاری از مخلوقات خویش برتری داده است او آنگاه خویشتن واقعی خود را درک و احساس می کند که این کرامت و شرافت را در خود درک کند و خود را برتر از پستیها و دنائها و اسارتها و شهوترانی ها بشمارد : همانا ما بنی آدم را کرامت بخشیدیم و آنان رابر صحرا و دریا ( خشک و تر) مسلط کردیم و بر بسیاری از مخلوقات خویش برتری دادیم. اسراء/ 70 .

8 او از وجدانی اخلاقی برخوردار است، به حکم الهام فطری، زشت و زیبا را درک می کند: سوگند به نفس انسان و اعتدال آن ناپاکیها را به او الهام کرد. شمس / 8-9 .

9 او جز با یاد خدا آرام نمی گیرد خواستهای او بی نهایت است، به هرچه برسد از آن سیر و دلزده می شود مگر آنکه به ذات بی حد و نهایت (خدا) بپیوندد: همانا تنها با یاد او دلها آرام می گیرد. رعد / 28 .

10 نعمتهای زمین برای انسان آفریده شده است: همانا اوست که آنچه در زمین است برای شما آفرید. بقره/ 29 .

11 - او را برای این آفرید که تنها خدای خویش را پرستش کند و فرمان او را بپذیرد پس او وظیفه اش اطاعت امر خداست: همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کند. ذاریات / 56 .

12 او جز در راه پرستش خدای خویش و جز با یاد او خود را نمی یابد و اگر خدای خویش را فراموش کند خود را فراموش می کند و نمی داند که کیست و برای چیست و چه باید بکند و کجا باید برود: همانا از آنان مباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند خودشان را از یاد خودشان برد. حشر / 19 .

13 او همین که از این جهان برود و پرده تن که حجاب چهره جان است دور افکنده شود بسی حقایق پوشیده که امروز بر او نهان است بر وی آشکار گردد: همانا پرده را کنار زدیم اکنون دیده ات تیز است. ق / 22 .

14 او تنها برای مسائل مادی کار نمی کند : یگانه محرّک او حوائج مادی زندگی نیست . او احیاناً برای هدفها و آرمانهایی بس عالی می جنبد و می جوشد او ممکن است که از حرکت و تلاش خود جز رضای آفریننده مطلوبی دیگر نداشته باشد: ای نفس آرامش یافته! همانا به سوی پروردگارت بازگرد با خشنودی متقابل: تو از او و او از تو خشنود. فجر / 27-28 .

از نظر قرآن انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین نیمه ملکوتی و نیمه مادی دارای فطرتی خدا آشنا ،امانتدار خدا و مسئول خویشتن و جهان ، مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان ملهَم به خیر و شر، وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می شود و به سوی قوت و کمال سیر می کند و بالا میرود اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی گیرد ظرفیت علمی و عملی اش نامحدود است، از شرافت و کرامت ذاتی برخوردار است، احیاناً انگیزه هایش هیچ گونه رنگ مادی و طبیعی ندارد، حق بهره گیری مشروع از نعمتهای خدا به او داده شده است ولی در برابر خدای خویش وظیفه دار است . { مطهری ،شهید مرتضی ، انسان در قرآن ، انتشارات صدرا ،چاپ سی و یکم- فروردین 1388- صفحه 18 تا 21} .

 1 ارزشهای انسان در اسلام

1 عبادت :

یکی از ارزشهای انسان که اسلام آن را صد در صد تأیید می کند عبادت است،عبادت به همان معنی خاصش مورد نظر است: یعنی همان خلوت با خدا، نماز، دعا، مناجات، تهجد،نماز شب و مانند آن که جزء متون اسلام است و از اسلام حذف شدنی نیست . عبادت یک ارزش واقعی است ولی اگر مراقبت نشود،جامعه به حد افراط به سوی این ارزش کشیده شود؛ یعنی اساساً اسلام فقط می شود عبادت کردن، فقط می شود مسجد رفتن، نماز مستحب خواندن، دعا خواندن، تعقیب خواندن، غسلهای مستحب بجا آوردن،تلاوت قرآن .اگر جامعه در این مسیر به افراط برود همه ارزشهای دیگر آن محو می شود چنانکه میبینیم در تاریخ اسلام چنین مدّی در جامعه اسلامی پیدا شده و حتی در افراد چنین مدّی را می بینیم افراد صد در صد بی فرض که هیچ نمی شود آنها را متهم کرد، به این وادی افتاده اند و وقتی به این جاده کشیده شدند دیگر نمی توانند تعادل را حفظ کنند چنین شخصی نمی تواند { بفهمد} که خدا او را انسان آفریده و فرشته نیافریده است اگر فرشته بود، باید از این راه می رفت . انسان باید ارزشهای مختلف را به طور هماهنگ در خود رشد دهد گاهی جامعه به سویی زهد کشیده می شود. زهد خودش حقیقتی است مقابل انکار نیست، یک ارزش است و دارای آثار و فواید . محال و ممتنع است که جامعه ای روی سعادت ببیند یا لااقل آن را بتوانیم جامعه اسلامی بشماریم در حالی که در آن جامعه این عنصر و این ارزش وجود نداشته باشد اما می بینید گاهی همین ارزش ، جامعه را به سوی خود می کشد؛دیگر همه چیز می شود زهد  و غیر از زهد چیز دیگر نیست .

2 خدمت به خلق

یکی از ارزشهای قاطع و مسلم انسان که اسلام آن را صد در صد تأیید می کند و واقعاً ارزش انسانی است ،خدمتگزار خلق خدا بودن است در این زمینه پیغمبر اکرم زیاد تأکید فرموده است . قرآن کریم در زمینه تعامل وکمک دادن و خدمت کردن به یکدیگر می فرماید : لـَـیسَ البـِرَّ تــُوَلــّوا وُجــُوهــَکــُم قـِبلَ المشرِقِ و المَغرِبِ و لـکنَّ البـرَّ مـَن امـَنَ باللهِ و الیومِ الاخِرِ و الملائـِکـَةِ و النـَّبیینَ و اتَی المالَ علی حـُبـِّهِ ذَوی القـُربی و الیـَتامی و المـَساکینَ و ابنَ السـَبیلِ و السائِلینَ و فی الرّقابِ. بقره/ 177 .

3 آزادی

آزادی یکی از بزرگ ترین و عالی ترین ارزشهای انسانی است و به تعبیر دیگر جزء معنویات انسان است آزادی برای انسان ارزشی مادی است انسان هایی که بویی از انسانیت برده اند حاضرند با شکم گرسنه و تن برهنه و در سخت ترین شرایط زندگی کنند ولی در اسارت یک انسان دیگر نباشند محکوم انسان دیگر نباشند، آزاد زندگی کنند .

4 عشق

گاهی عشق مثل آنچه که در عرفان و تصوف و در غزلیات عرفانی ما هست تنها ارزش انسانی میشود: " جلوه ای کرد رخش دید ملک عشق نداشت " با تمام ارزشهای دیگر حتی عقل { نادیده گرفته می شوند} عرفا که گرایششان به ارزش عشق است ، اصلاً گرایش ضد عقل دارند و رسماً با عقل مبارزه می کنند . { مطهری، شهید مرتضی، انسان کامل، انتشارات صدرا، چاپ چهل و چهارم 1388، مطابق با شعبان 1430، صفحه 36 تا 42} .

جلوه های کرامت انسان

کرامت انسان که مربوط به ویژگی ها و خصوصیات ذات آدمی است، جلوه های گوناگون دارد که قرآن کریم در جاهای مختلفی به آنها اشاره کرده است .قرآن کریم هرچه را از حوزه ی روح آدمها بیرون است ، مایه ی زیبایی انسان نمی داند ، بلکه اگر آن چیز زمینی است ، آن را زیور زمین می داند و راز این تزیین را آزمون جامعه بشری میشمارد: " اِنـّا جـَعَلـنا ما علی الارضِ زینةً لـَها لـِنـَبـلُوَهُم اَیـُّهـُم اَحسـَنُ عـَمـَلا" .کهف / 7 .

ولی اگر کمالی در جان انسان جا بگیرد، آن را زیمور ملکوتی بشر می داند" حبـَّـبَ اِلـَیـکـُم الایمان وَ زَیـّنــَهُ فی قلوبکـُم" .حجرات/ 7.بنابراین در فرهنگ قرآن کریم تنها ایمان به خداوند ، وحی، نبوت، معاد و سایر دستورهای دینی، پایه ی زیور و مایه ی زینت ، در نتیجه سبب کرامت انسان است . { جوادی آملی، تفسیر انسان به انسان، تنظیم و تحقیق حجة الاسلام ، محمد حسین الهی زاده، انتشارات اسراء، چاپ سوم 1386، صفحه 216 تا 217 } .

شرح صفات مؤمنین

در آیات متعددی خداوند متعال به شرح ویژگی های مؤمنین اشاره کرده که در این بخش با توضیحاتی از علّامه طباطبایی ذکر می شود .

1 اشفاق

از جمله صفات مؤمنین اشفاق است که از آیه " اِنّ الذین هـُم مِن خـَشـیـَةِ رَبِهم مشفقون" .مؤمنون / 57 .

برخی در معنای اشفاق گفته اند مراد از آن عنایت آمیخته با ترس است .چون شخص مشفق هم مشفق علیه خود را دوست می دارد و هم در درون خود بیمناک است که آینده او چه  پیشامدی رخ خواهد داد؟!

2 اعتقاد به ربوبیت حق تعالی

از آیه 57 سوره مؤمنون نیز استفاده می شود که مؤمنین همواره خدای خود را " رب" خود می دانند ربّی که مالک و مدبّر امور آنان است که نجات و هلاکشان دائر مدار رضا و سخط او باشد در نتیجه مؤمنین ، هم از او خشیت دارند و هم دوستش می دارند.چون نجات و سعادتشان به دست اوست،نجات و سعادت خود را از او می خواهند .

3 ایمان به نشانه های الهی

به آیات و نشانه های الهی باور دارند و از جمله آیاتی که بر این ویژگی دلالت می کند آیه 5 سوره مؤمنون است و مراد از آیات هر چیزی است که بشر را به سوی خدای تعالی رهنمون نماید که یکی از آنها رسولان خدایند .

4 سرعت در انجام کارهای خیر

از نشانه های مؤمنین سرعت بخشی در کارهای خیر می باشد .آیه شریفه " أولئک یـُسارعون َفی الخیراتِو هم لها سابقون" . آل عمران /114. دلالت بر این معنا دارد.{ رمضانی، رضا، آرای اخلاقی علامه طباطبائی اخلاق 7، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،چاپ اول 1387، صفحه 379 تا 382} .

صفات زاهدین

کانوا قـَوماً مـِن أَهل الدُّنیا وَ لـَیسوا مـِن أَهلـِها، مـَکانـُوا فیها کـَمـَن لـَیسَ مـِنها عـَمـِلوا فیها بـِما یـُبصـِرونَ وَ بادَروا فیها ما یـَحذَرونَ، تـَقـَلـَّبُ أبدانـُـهـُم بَینَ فلرَانـَی أهل الآخـِرَةِ، وَ یَرَونَ أَهل الدّنیا یـُعـَظّـِمونَ مـَوتَ أَجسادِهـِم وَ هـُم أَشـَدُّ إِعظاماً لـِمَوتِ قـُـلـُوبِ أَحیائِـهـِم

زاهدان گروهی از مردم دنیایند که دنیا پرست نمی باشند، پس در دنیا زندگی می کنند امـّا آلودگی دنیا پرستان را ندارند ، در دنیا با آگاهی و بصیرت عمل می کنند و در ترک زشتی ها از همه پیشی می گیرند، بدن هایشان به گونه ای در تلاش و حرکت است که گویا میان مردم آخرتند، اهل دنیا را می نگرند که مرگِ بدن ها را بزرگ می شمارند، امـّا آنها مرگ دلهای زندگان را بزرگتر می دانند. { دشتی، محمد، نهج البلاغه، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ نهم، تابستان 1386، صفحه 468 تا 469} .

درجات زهد

از حضرت علی با الحسین - علیه السلام سوال شد زهد چیست؟ امام فرمود : " اَلزّهدُ عـَشـرَةُ اَجزاءٍ فـَاَعلی دَرَجاتِ الـزُّهدِ اَدنی دَرَجاتِ الرِّضا اَلاوَانَّ اَلزُهدَ فی آیـَةٍ مـِن کِتابِ اللهِ: لـِکـَیلا تـَاسَوا عـَلی مافاتـَکـُم و لا تـَفرَحوا بما آتیکـُم" : زهد بر ده قم است اعلا درجات زهد پایین ترین مرحله رضا است ، آگاه باشید به حقیقت زهد در آیه ای از کتاب خدا بیان شده است: بر گذشته تأسف نخورید و نسبت به آینده شاد نباشید " .

مرحوم نراقی در معراج السعادة می نویسد " بدان که زهد بر سه درجه است: 1 . ادنی 2. اَوسط 3. اَعلی { برگرفته از کتاب: سلطانی، شهید غلامرضا، تکامل در پرتو اخلاق، جلد اول و دوم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، صفحه 78} .

راه شناخت انسان کامل

انسان کامل آیینه ی تمام نمای اوصاف فعلی خداوند است . برای شناخت کنه انسان کامل ، چاره ای جز انسان کامل شدن نیست. در این حالت است که معنای اسم اعظم مشهود ، واقعیت " کتاب مبین" مبیـّن می گردد و نیز حقیقت " أم الکتاب" آشکار، و عدلِ قرآن کریم بودن، واضع می شود و شرط حـِصن بودن توحید احراز می گردد و همه آنچه درباره " خلیفة الله" شدن و متعلم بی واسطه خدا قرار گرفتن و معلم فرشتگان شدن، به طور علم حضوری یافت می شود، نه آنکه به علم حصول فهمیده شود . { آیت الله جوادی آملی، شمیم ولایت، تنظیم و ویرایش: حجت الاسلام سـّید محمود صادقی، مرکز نشر اسراء، چاپخانه نگارش؟، اسفندماه 1385، صفحه 422 تا423} .

 راههای شناخت انسان کامل ازنظر اسلام

شناخت انسان کامل از نظر اسلام دوراه دارد:یک راه این است که ببینیم قرآن دردرجه اول وسنت دردرجه دوم ،انسان کامل را- اگرچه درقرآن وسنت تعبیر " انسان کامل " نیست وتعبیر"مسلمانان کامل"و" مومن کامل" است چگونه توصیف کرده اند. ولی به هرحال معلوم است که مسلمان کامل یعنی انسانی که در اسلام به کمال رسیده است و مومن کامل یعنی انسانی که در پرتو ایمان به کمال رسیده است باید ببینم قرآن یا سنت ، انسان کامل را با چه مشخصاتی بیان کرده اند و چه خطوطی برای سیمای انسان کامل کشیده اند. از قضا در این زمینه ،چه درقرآن وچه درسنت بیانات زیادی آمده است. راه دوم شناخت انسان کامل ،استفاده ازبیانها نیست که ببینیم در قرآن وسنت چه آمده است،بلکه این است که افرادی عینی را بشناسیم که مطمئن هستیم  آنها آنچنان که اسلام وقرآن می خواهد ساخته شده اند و وجود عینی انسانهای کامل اسلامی هستند؛ چون انسان کامل اسلامی فقط یک انسان ایده آل و خیالی و ذهنی نیست که هیچ وقت در خارج وجود پیدا نکرده باشد؛ انسان کامل هم در حد اعلی و هم در درجات پایین تر، در خارج وجود پیداکرده است.

خودپیغمبراکرم صلی الله علیه وآله نمونه انسان کامل اسلام است. علی علیه السلام نمونه دیگر از انسان کامل اسلام است . بنابراین، مسئله انسان کامل یک بحث فلسفی وعلمی{محض}نیست که فقط اثر علمی داشته باشد. اگرانسان کامل اسلام را از راه بیان قرآن و سنت و از راه شناخت پرورده های کامل قرآن نشناسیم،نمی توانیم راهی را که اسلام معین کرده برویم ویک مسلمان واقعی و درست باشیم و همچنین جامعه ما نمی تواند یک جامعه اسلامی باشد پس ضرورت داردانسان کامل و عالی .متعالی اسلام را بشناسیم.{مطهری،استادمرتضی،انسان کامل،انتشارات صدرا،چاپ چهل وچهارم، سال 1388. مطابق شعبان 1430، صفحه 12}.

ویژگی های انسان کامل

قرآن مجید با عنوان زیبای «عبادالرّحمن» بندگان خدای رحمان با چنین ویژگی هایی معرفی می کند:

الف-فروتنی

تواضع و فروتنی یکی ازویژگی های انسان کامل است.

قرآن کریم می فرماید:

«وَ عـِبادُ الرّحمنِ الذین یَمشونَ علی الأرضِ هـَونا»

بندگان خدای رحمان کسانی اندکه با تواضع بر روی زمین راه میروند.(فرقان63)

ب- حلم و بردباری در برابر جاهلان

نشانه دیگر انسان کامل ،مدارا با مردم، بویژه طبقه جاهل و نادان است.قرآن کریم می فرماید:

«...وَ إذا خاطـَبـَهـُمُ الجاهـِلون قالوا سلاحاً»

و چون جاهلان آنان را مخاطب سازند(با بزرگواری عبور کنند) و سخنان مسالمت آمیز گویند.

ج-عبادت در دل شب

سومین ویژگی عابدان کمالجو،راز و نیازهای عاشقانه ی آنها در دل شب است. قرآن کریم در سوره ی فرقان آیه 66 می فرماید:

«... والذین یبیتونَ لِربـِّهـِم سـُجـَّداً وَ قیاماً»

و آنان که شب را در سجده یا در قیام برای پروردگارشان به صبح می آورند.

د-دعا برای رفع عذاب جهنم

«والذینَ یقولونَ ربـَّنا اصرِف عنـّا عذابَ جهنـَّمَ إنَّ عَذابَها کان غراماً إنَّها ساعَت مُستَقَراً وَ مُقاماً»

آنها که می گویند: ای پروردگار ما،عذاب جهنم را از ما بگردان، زیرا عذاب جهنم، مهلک و دائمی است.

جهنم بد قرارگاه و بد مکانی است.(فرقان /67)

ه-میانه روی درانفاق

انسان های کامل هنگام بخشش خسیس نیستند و ریخت و پاش و اسراف هم در کارشان نیست.

«و الذینَ إذا أنفَقُوا کَم یُسرِفوا و لم یَقتُروا وکان بین ذلک قواماً»

و آنان که چون انفاق می کنند و خست نمی ورزند بلکه میان این دو، راه اعتدال را می گیرند.

و-اخلاص

ویژگی های دیگر رهایی از بندهای اسارت و وابستگی به غیر خدا و رسیدن به توحید خالص است که آنها را از هرگونه شرک دور می سازد.قرآن کریم در سوره فرقان آیه ی 68 میفرماید:

«و الذینَ لایَدعُونَ معَ اللِه إلهاً اخَرَ»

و آنان که با خدای یکتا خدای دیگر را نمی خوانند.

مقام اخلاص یکی از عالی ترین مراحل تکامل و سیر و سلوک است. اخلاص دارای درجاتی است که پایین ترین مرتبه اش این است که انسان عبادتهایش را از شرک و ریا و خودنمائی خالص نماید و فقط برای خدا انجام دهد. ارزش عمل به نیت پاک وخلاصی از شرک و ریاست- [الهامی نیا،علی اصغر -طاهرزاده، غلامعباس، اخلاق عبادی، مرکز تحقیقات سپاه، ناشر: افق فردا. پائیز1379. صفحه 28تا31].

ویژگی های بندگان خدا از نظر قرآن کریم

1-تواضع و فروتنی:

همان مقدار که تکبر داخل وجود انسان می شود، از عقل و خرد اوکاسته می شود. (اما صادق علیه السلام)

2-یکتاپرست هستند

قرآن درباره ی هیچ موضوعی ،مانندشرک به مبارزه برنخواسته است. کوبنده ترین و شدیدترین مبارزه اسلام ،درباره ی شرک و دوگانه پرستی است و معتقد است که این مبارزه زیربنای اصلاحات خداشناسی و یگانه پرستی می باشد، اعتقاد به خدای دانا و توانا و دادگر و بینا و شنوا مایه ی تربیت انسان ها است وهرگز اعتقاد به خدائی بت ها و اجرام آسمانی و یا دیگر موجودات روحانی،نه تنها این اثر را ندارد، بلکه بزرگترین ضربت بر سعادت انسان وارد می سازد.

3-احترام به جان انسانها

« و لایقاتلون النـّفس التی حرَّم اللهُ الاّ بالحقّ ».«نفسی را که خداوند آنرا محترم شمرده نمی کشند،مگر در موردی که حق باشد مانند قصاص.( فرقان /68)

قرآن به مقام و موقعیت انسان احترام فوق العاده ای قائل شده است و با توجه به دستورات اسلام درباره ی انسان عظمت جهان بینی اسلام به خوبی روشن میگردد. اسلام می گوید: خون بشر محترم است، آبروی او محترم است، حتی نطفه جنین انسان نیز محترم است.

4-پاکسازی روح و روان

«وَ مـَن تابَ وَ عَمِلَ صالحاً فانَهُ یَتوبُ الی اللهِ متابا».هر کس توبه کند و عمل صالح انجام دهد، او به سوی خدا بازگشت می کند (طبعاً مشمول رحمت او می گردد).

فردگناهکار،یک بیمار روحی است ، اگر از مغفرت و آمرزش خدا مایوس گردد،و در زندگی آینده هیچ نوع روزنه ی امیدی را مشاهده نکند، هرگز به فکر اصلاح و پاکی خویش نمی افتد، و نه تنها از گناهان پشت او از بارگناه سنگینتر و پرونده او سیاه تر می گردد. یکی ازنعمت های بزرگ الهی، نسبت به بندگان خود این است که راه بازگشت را به روی بندگان خود باز گزارد و خود را «تواب» و توبه پذیر معرفی کرده است. از نظر روانی نوید توبه، بزرگترین عامل برای پاکسازی روح از هر نوع آلودگی در باقیمانده عمر است.

5-در مجالس گناه حاضر نمی شوند:

«و الذین لایسمعون الزّورَ ...» کسانی که در مجالس گناه حاضر نمی شوند... (فرقان/72).

این آیات به جامعه با ایمان هشدار می دهد که در مجالس معصیت هر چند به صورت تماشاگر باشند خود حرام است و مایه تقویت کفر، و جرأت گناهکار به گناه و موجب لغزش خود انسان نیز می باشد.

6-از کارهای بیهوده می پرهیزند.

«...وَ اِذا مَرُّو باللَّغوِ مَرُّوا کِراماً » هنگامی که با سخن لغو و یا کار بیهوده رو به رو شدند، بزرگوارانه می گذرند و خود را آلوده نمی نمایند.(فرقان /72).

7-کنجکاوی در آیات الهی

« و الذین اذا ذُکِروا باآیاتِ ربِّهم لم یَخرُّوا علیها صُمّا و عُمیاناً » افرادی که به آیه های خدای خود یادآوری شدند، کر وکور بر آن نمی افتند (گوش و چشم بسته بر آن نمی گذرند.)

تفکر و اندیشه ،نیمی از شخصیت انسان را تشکیل میدهد، همچنانکه احساسات و غرایز تشکیل دهنده ی نیم دیگر از شخصیت اوست.

8-درخواست فرزند صالح

« و الذین یقولون رَّبنا هَب لنا مِن ازواجنا و ذُرّیاتنا قُرّه عین » پروردگارا! برای ما از همسران ما و نسل خویش، فرزندانی عطا فرما که مایه ی چشم روشنی ما باشد.

آنها پیوسته خواهان خلف صالح و فرزندان پاک از همسران و ذریه ی خویش می باشند . نه تنها خواهان خلف صالح از همسران خود می گردند، بلکه خواهان پاکی نسل خویش که از فرزندان آنان به وجود می آید نیز می باشد.

علاقه ی به فرزند و فرزندخواهی ، یک خواست طبیعی و فطری است که در تمام افراد بشر اعم از مومن و کافر وجود دارد،از این جهت تنها فرزندخواهی نمی تواند نشانه ی بندگان خدا باشد، بلکه آنچه که می تواند نشانه ی چنین کسانی گردد، این است که خواستار فرزندان پاکیزه ی صالح که نه تنها مایه ی گسترش شخصیت جسمی و مادی انسان گردد، بلکه به وسیله ی آنها معنویت و پاکی انسان نیز گسترش پیدا می کند و مایه ی بقاء معنوی پدر، وسیله ی آمرزش او و چشم روشنی خانواده شمرده می شود.

9-پیشوای متعهد و مسئول پرهزگار

« و اجعلنا للمتقین اماماً »

ما را پیشوای پرهیزگاران قرار بده(فرقان /74)

یکی از نعمت های بزرگی که نردبان ترقی و وسیله تکامل است ، حس تکلیف و پیروی از گفتار و رفتار دیگران است، و اگر بشر بدون این حس آفریده شده بوده از بسیاری مواهب که از راه پیروی دیگران بدست می آید ، باز می ماند. حس تقلید و پیروی در کودک بیش از دیگر طبقات است،ودر طبقات دیگر درباره ی فردی که هنوز شخصیت و زمینه ی فکری او شکل نگرفته است، بیش از افراد دیگر می باشد.

نیاز بشر به رهبر و پیشوا، نیازی است اصیل و عمومی که قسمتی از آن ،زائیده ی مقتضیات زندگی اجتماعی او است و پیروی از فردی،یک امر تحمیلی ازطرف افراد خودکامه و جاه طلب ، و یا در نتیجه ی تلقین کاذب است.

اکنون که ضرورت راستین و غریزه ی درونی، ما را به پیروی از دیگران دعوت می کند، باید در تشخیص رهبر و الگوی نمونه زندگی بیش از هر چیزی بیندیشیم. برای استفاده از جاذبه به رهبری و میل به تقلید ، سینماگران نخست قهرمانانی می آفرینند وسائل شهرت و محبوبیت آنان را فراهم می آورند سپس از وجود آنان سوداگرانه استفاده می کنند.{برگرفته ازکتاب: سبحانی،جعفر،سیمای انسان کامل در قرآن (تفسیر سوره ی فرقان)، چاپ سوم، سال چاپ 1397 قمری، صفحات 235و283و291تا292تا312}.

عفت در روایات اسلامی

10-عفت :

1- امام امیرالمومنین علیه السلام عفت را برترین عبادت شمرده است « أفضلُ العبادهِ العفافُ » تعبیر به عفت در این جا ممکن است به معنی وسیع آن استعمال شده و یا ممکن است در مقابل شکم پرستی و شهرت جنسی به کار رفته باشد.اصول کافی، جلد 2، ص 79 .

2-امام باقرعلیه السلام می فرمایند: « ما عُبِدَ اللهُ بشیءٍ اَفضلَ مِن عِفّهِ بَطنٍ وَ فَرجٍ » ؛ هیچ عبادتی در پیشگاه خداوند، برتر از عفت در برابر شکم و مسائل جنسی نیست.(همان).

3-در روایت دیگری از آن حضرت که تفسیری بر روایت سابق است-آمده است که مردی خدمت امام عرض کرد: اعمال و طاعات من ضعیف و روزه ام کم است؛ ولی امیدوارم که هرگز مال حرامی نخورده ام امام علیه اسلام در پاسخ فرمود: « اَیُّ الاجتهادِ اَفضلُ مِن عفّهِ بطنٍ و فرجٍ » با کدام تلاش در راه اطاعت خدا ، برتر از عفت در مقابل شکم و مسائل جنسی است.

4-امام علی علیه السلام در این رابطه می فرمایند « اِذا ارادَ اللهُ بعید خیراً أعفَّ بطنَهُ و فرجَهُ» هنگامی که خداوند خیر و خوبی برای بنده اش بخواهد؛ به او توفیق می دهدکه در برابر شکم و شهوت پرستی عفت پیداکند.

5-در حدیث دیگری که مفضل از امام صادق علیه السلام در توصیف شیعیان واقعی نقل شده آن حضرت می فرمایند: « ِانَّما شیعهُ جعفر مَن عفَّ بطنهُ وَ فرجهُ و اَستدَّ جهاده و عملُهُ لِخالِقِهِ و رجاءُ ثوابُهُ و خافَ و عقابهُ فاِذا رأیتَ اولئک شیعهُ جعفرٍ»؛ پیروان حقیقی جعفر بن محمد کسانی هستند که در برابر شکم پرستی و بی بند و باری جنسی،عفت و (در راه بندگی خدا)تلاش و کوشش فراوان دارند، به ثواب او امید دارند و از عقاب او بیمناک (به همین دلیل پیوسته ، در راه حق حرکت می کنند هرگاه کسی را با این صفات ببینی،آنها پیروان و شیعیان جعفر بن محمد علیه السلام می باشند.

6-امیرالمومنان علی علیه السلام می فرمایند: « قَدرُ الرجلِ علی قدرِ همتهِ و صدقهُ علی قدرِ مروّتهِ و سجاعتهُ علی قدرِ اَنفَتِهِ و عفته علی قدر غیرتهِ »ارزش هر کس به اندازه همت او و صداقت هر کس به اندازه شخصیت او و شجاعت هر کس به اندازه زهد و بی اعتنائی او به ارزشهای مادی و عفت هر کس به اندازه غیرت اوست. بدیهی است افراد غیرتمند راضی نمی شوند که کسی نگاه آلوده به نوامیس آنها کند؛ به همین دلیل نسبت نوامیس دیگران نیز حسّاسند و معترض آنها نمی شوند.

7-این بحث را با حدیثی از پیامبراکرم علیه صلی الله و اله پایان می دهیم ،آن حضرت صلی الله علیه وآله در این روایت ضمن بیان این که « سه چیز است که بر امتم از آن سه بیمناکم »سومین انها را « شهوهُ البطنِ و الفرجِ »؛ شکم پرستی و شهوت پرستی جنسی می دانند [مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن با همکاری جمعی از فضلا، جلد دوم، ناشر مدرسه الامام علی ابن ابیطالب ،چاپ اول، 1378،صهفحه 316تا317].

راه کارها،پیشنهادات،توصیه ها

1-ایمان قلبی به خدا و معاد

2-انجام اعمال صالح و دوری از گناه

3-وجود یک الگوی مناسب در جامعه

4-ایجاد محیط سالم در خانواده ها و جامعه

5-اطلاع رسانی توسط رسانه ها

6-تلاوت قرآن و آگاهی از دین اسلام و عمل به آن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه

همواره انسان می تواند با اعتقاد و ایمان به خدای یگانه و معاد و رسالت پیامبر صلوات الله علیه و اله و امامت ائمه ی اطهار (علیهماالسلام) خود را به کمالات انسانی و انسان کامل شدن برساند چرا که در اعصار گوناگون همیشه افرادی به عنوان انسان کامل در جامعه بوده اند و می توانند الگوی مناسبی برای جوانان و خانواده ها باشند.

با بررسی ویژگی های کامل انسانی می توانیم آنها را باز شناخته و در خود تقویت نماییم و به جامعه نیز نشان و آموزش دهیم چرا که هر انسانی می تواند خود را به حدکمالات انسانی و الهی شدن برساند و همواره الگوی مناسبی برای اطرافیان نیز باشد. همانطور که انسان می تواند خود را به قله ی کمالات برساند بر عکس می تواند خود را به حد پایین ببرد که حتی از حیوان هم پست تر شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع وماخذ

*قرآن کریم

1-الهامی نیا، علی اصغر، طاهرزاده-غلامعباس، اخلاق عبادی، مرکز تحقیقات سپاه. ناشر: افق فردا، پائیز1379.

2-جوادی آملی، تفسیر انسان به انسان، تحقیق و تنظیم حجت الاسلام محمدحسین الهی زاده، انتشارات اسراء، چاپ سوم 1386.

3-جوادی آملی، شمیم ولایت، تنظیم و ویرایش حجت الاسلام سید محمد صادقی، مرکز نشر اسراء، چاپخانه نگرش، اسفندماه 1385.

4-دشتی، محمد، نهج البلاغه، انتشارات آستان قدس رضوی ، چاپ نهم، تابستان 1386.

5-رمضانی، رضا، آدای اخلاقی علامه طباطبائی، اخلاق 7، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول 1387.

6-سبحانی، جعفر، سیمای انسان کامل در قرآن (تفسیر سوره ی فرقان، چاپ سوم.1397 ه ق).

7-سلطانی، شهید غلامرضا، تکامل در پرتو اخلاق ، جلد اول و دوم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

8-مرکز تحقیقات اسلامی ، انسان شناسی، انتشارات یاقوت، بهار 1379 .

9-مطهری، مرتضی، انسان کامل، انتشارات صدرا، چاپ چهل و چهارم، 1388 مطابق شعبان 1430.

10- مطهری، مرتضی، انسان در قرآن، انتشارات صدرا، چاپ سی و یکم، فرودین 1388.

11- مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن با همکاری جمعی از فضلا، جلد دوم، ناشر :مدرسه الامام علی بن ابیطالب، چاپ اول،1378.

 


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۴/۰۵/۲۲
  • ۳۳۳۲ نمایش
  • محسن رضایی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی